جدول جو
جدول جو

معنی فوطه نان - جستجوی لغت در جدول جو

فوطه نان
(طَ / طِ یِ)
جامه ای که بالای خوان می اندازند. (آنندراج). پارچه ای که بالای خوان می اندازند. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ / دِ)
نانی که خمیر آن برنیامده باشد و مدت چهل روز آنرا درآفتاب خشک کرده باشند. (ناظم الاطباء) (اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا
(کُ نَنْ دَ / دِ)
فوطه دارنده. یکی از کارگران حمام که فوطه به کسان دهد و جامه های آنان را نگاه دارد، کسی که فوطه بسته باشد، در هند مأمور دولتی را گویند که وجوه رسیده از ولایات و ایالات تحویل او میشود. خزانه دار. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
فوطه بافنده. آنکه فوطه بافد. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فوطه باف
تصویر فوطه باف
آنکه فوطه بافد
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از کارگران حمام که فوطه بکسان دهد و جامه های آنان را نگاهدارد، کسی که فوطه بسته باشد، مامور دولتی که وجوه رسیده از ولایات و ایالات تحویل او می باشد خزانه دار
فرهنگ لغت هوشیار